کد مطلب:315555 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:151

پاسخ اصحاب
اصحاب امام و آزادگان دنیا نیز یكایك همبستگی خود را با كلامی آتشین با امام اعلام كردند و گفتند كه آماده ی جانبازی و شهادت در راه اعتقادات مقدسی هستند كه امام برای آنها می جنگد.

«مسلم بن عوسجه» نخستین كسی بود كه سخن گفت:

«هرگز! آیا تو را ترك كنیم؟! در آن صورت در برابر خداوند به سبب كوتاهی در حقت، چه عذری خواهیم داشت؟!

هان به خدا قسم! تو را ترك نخواهم كرد مگر آنكه با نیزه ام سینه های آنان را بشكافم و با شمشیرم - تا وقتی كه دسته ی آن به دستم است - ضربت بزنم و اگر سلاحی برای پیكار با من نماند با سنگ آنان را پس برانم و در این راه، جان دهم».

این كلمات، ایمان عمیق او را به ریحانه ی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و آمادگی او را برای جنگ تا شهات نشان می دهد.

یكی دیگر از قهرمانان اصحاب امام به نام «سعید بن عبدالله حنفی» پیوند ناگسستنی خود را با حضرت چنین اعلام كرد:



[ صفحه 188]



«به خدا قسم! تو را وانخواهیم گذاشت تا خداوند بداند در غیبت پیامبر، حق او را در باب تو رعایت كرده ایم. هان! به خدا قسم! اگر بدانم هفتاد مرتبه در راهت كشته شوم، مرا بسوزانند و خاكسترم را به باد دهند، باز تو را رها نخواهم كرد تا آنكه در راه تو بمیرم. حال چرا این كار را نكنم كه یك شهادت بیشتر نیست و پس از آن كرامتی پایان ناپذیر و همیشگی است».

در قاموس وفا، راست تر و نجیب تر از این وفاداری یافت نمی شود. سعید از صمیم قلب آرزو می كند، ای كاش! او را هفتاد بار بكشند تا بدین گونه حق رسول خدا را در باب فرزندش رعایت كند. حال كه یك مرگ است و به دنبال آن كرامتی جاودانه و همیشگی، چرا نباید با آغوش باز، پذیرایش گردد!

«زهیر بن قین» نیز با سخنانی همچون دیگر مجاهدان، پیوند استوار خود را با حضرت چنین اعلام كرد:

«به خدا قسم! آرزو داشتم هزار بار در راهت كشته و سوزانده و پراكنده شوم تا آنكه خداوند بدین وسیله، مرگ را از تو و رادمردان اهل بیت، دور كند». [1] .

آیا وفاداری این قهرمانان را می بینید و آیا برای آن در تاریخ، نمونه ی دیگری دارید؟!

آنان به قله ی نجابت و شهامت دست یافتند و به بلندایی رسیدند كه دیگران را تصور آن هم نیست و بدین گونه درسهای درخشانی برای دفاع از حق به همگان دادند.

دیگر اصحاب امام نیز خشنودی خود را از شهادت در راه امام اعلام كردند. حضرت برای آنان پاداشی نیك طلب كرد و تأكید نمود كه آنان در



[ صفحه 189]



فردوس برین و كنار پیامبران و صدیقین از نعمات جاوید، برخوردار خواهند بود. پس از آن، اصحاب یكصدا فریاد زدند:

«ستایش خدای را كه ما را به یاری تو كرامت و به شهادت با تو شرافت بخشید. یابن رسول الله! آیا نمی خواهی ما، هم درجه ی شما باشیم». [2] .

هستی این قهرمانان با ایمان عمیق، عجین شده بود و آنان از تمام پایبندیهای زودگذر، رهایی یافتند و به راه خدا قدم نهادند و پرچم اسلام را در تمام عرصه های هستی به اهتراز درآوردند.


[1] حياة الامام الحسين، ج 3، ص 168 - 169.

[2] حياة الامام الحسين، ج 3، ص 169 - 168.